مقدمه
منظور از حاکمیت شرکتی مجموعهای از سازوکارها، فرآیندها و روابط است که سازمان در قالب آنها اداره میشود. ساختارهای حاکمیت شرکتی توزیع مسئولیتها و انتظارات را در شرکت بر مبنای سطوح مختلف ذینفعان تعریف میکنند. از آنجاییکه امکان تضاد بین منافع در هر شرکتی وجود دارد، طراحی ساختار حاکمیت شرکتی برای بقای سازمانی از اهمیت کلیدی برخوردار است. اهمیت حاکمیت شرکتی در میان شرکتهای بزرگ دنیا به حدود دو دهه قبل و فروپاشی دو شرکت “اِنران (Enron)” و “MCI” باز میگردد که ناشی از عملکرد نادرست مدیران ارشد و ترجیح دادن سود شخصی به سود سهامداران و ذینفعان دیگر بود؛ همچنین وقوع بحران مالی سال 2008 میلادی اهمیت چینش درست سازوکارها و روابط اجزاء سازمان با یکدیگر را بیش از پیش نمایان کرد زیرا تصمیمات ریسکپذیرانه مدیران ارشد باعث شد با ترکیدن حباب بازار مسکن و سقوط بازار سرمایه، بخش عمده داراییهای شرکتی از میان برود.
حاکمیت شرکتی مشتمل بر تمامی فرآیندهای کلیدی یک سازمان است که در مسیر دستیابی به اهداف استراتژیک وجود دارند؛ بنابراین بخش مهمی از توانمندی شرکتها در دستیابی به اهداف سند استراتژی ایشان، وابسته به ساختار منسجم و شفاف حاکمیت شرکتی است. رصد اقدامات، سیاستها و تصمیمات شرکتی باعث خواهد شد توانمندی سازمانی در تصمیمگیری چابک و کارآ نیز افزایش یابد. وقوع بحران جهانی کرونا، اهمیت کلیدی ساختارهای حاکمیت شرکتی منسجم را بیش از پیش نمایان کرده است و پیشبینی میشود با تأثیرات گسترده بر نحوه مدیریت و بنگاهداری، تأثیرات خود را بر ساختارهای حاکمیت شرکتی نیز بر جای بگذارد. به هدف ایجاد یک ساختار علمی حاکمیت شرکتی، مدلهای مفهومی و ریاضیاتی متعددی برای تحلیل و رصد منافع متفاوت و بعضاً متضاد شرکتی ایجاد شدهاند (خصوصاً با استفاده از رویکرد نظریه بازی[1]).. پیادهسازی ساختار حاکمیت شرکتی
1.1 هیأت مدیره
پیادهسازی درست ساختار حاکمیت شرکتی مستلزم حرکت از بالاترین سطح تصمیمگیری (هیأت مدیره) به سمت پایین (مدیران ارشد اجرایی، مدیران میانی، بدنه شرکت و مشتریان) است. مهمترین ابزار هیأت مدیره برای پایش و ارزیابی عملکرد یک شرکت، کمیتههای تخصصی هستند که با گزارشهای منظم، شفاف و مستقل این امکان را به هیأت مدیره میدهند تا هوشمندانه و بر اساس مزیت رقابتی تصمیمگیری نماید. از سوی دیگر هیأت مدیره با برگزاری جلسات منظم و گزارشگیری از مدیران ارشد اجرایی، به وظایف خود در قبال سهامداران عمل خواهد کرد.
1.2 فرآیندها
از نظر عملیاتی و لجستیکی، شاهرگ حاکمیت شرکتی کارآ، فرآیندها هستند. زیرا تکالیف مجمع سهامداران و هیأت مدیره با گذر از کانال فرآیندها به نتایج موفق یا به شکست منجر خواهند شد؛ بنابراین استانداردسازی و بهینهسازی فرآیندهای شرکتی از اهمیت بسیاری برخوردار است. فرآیندهای مذکور همچنین شامل راههای ارتباطی بین هیأت مدیره و مدیران اجرایی ارشد در چارچوبی مستقل از جلسات هیأت مدیره نیز هست؛ اصطلاحاً “جریان اطلاعات[1]” بین هیأت مدیره (نماینده سهامداران) و مدیران ارشد اجرایی (مدیرعامل و معاونین) از یک سو و با سهامداران از سوی دیگر باید به طور منظم برقرار باشد[2].
1.3 اصول کلی
ساختارها و فرآیندهای حاکمیت شرکتی اصول ذیل را پوشش میدهند:
- توجه به حقوق و رفتار منصفانه با سهامداران: سازمانها باید به حقوق سهامداران احترام بگذارند و به آنها این امکان را بدهند که با آگاهی از حقوق خود، آنها به شکل اثربخش مطالبه نمایند. یکی از ارکان مهم این اصل، ایجاد راهکارهای ارتباط مستقیم و اثربخش انتقال اطلاعات به سهامداران است.
- توجه به منافع ذینفعان بیرونی: هر سازمان با ذینفعانی بیرون از حیطه مدیریت خود روبروست که از تصمیمات آن سازمان تأثیر میپذیرند. سازمانها باید همواره این موضوع را مد نظر قرار دهند که تعهداتی در زمینههای قانونی، حقوقی، اجتماعی، اقتصادی و محیطزیستی دارند که جامعه کارمندان، سرمایهگذاران، تأمینکنندگان مالی، تأمینکنندگان ماشینآلات، تجهیزات و موارد مورد نیاز، جوامع محلی، مشتریان و سیاستگذاران را در بر میگیرد.
- توجه به نقش و مسئولیتهای هیأت مدیره: هر سازمان باید توسط یک هیأت مدیره آشنا به مسائل خاص آن سازمان مورد نظارت، ارزیابی و مدیریت قرار بگیرد. عملکرد هیأت مدیره باید به گونهای تنظیم شود که توان رویارویی و تغییر روندهای مدیریت ارشد سازمان را به صورت مستقل دارا باشد.
- اخلاقمداری و توجه به حسن سابقه: سازمانها باید مدیران شرکتی خود را بر مبنای حسن سابقه و صلاحیت انتخاب نمایند. منشور رفتار سازمانی باید در بر گیرنده سندی در رابطه با مدیران اجرایی ارشد و مدیران میانی باشد و رئوس رفتار مسئولانه و اخلاقمدارانه در آن دیدده شده باشد.
- شفافیت و افشای اطلاعات: سازمانها باید به صورت شفاف و خالی از ابهام، نقشها و مسئولیتهای هیأت مدیره و مدیریت ارشد سازمان را برای ذینفعان (عمدتاً سهامداران) توضیح دهند. همچنین باید ساختارهایی برای بررسی و تأیید مستقل فرآیندهای گزارشدهی مالی شرکت طراحی شود.
- توجه به ساختارهای منسجم ایفای مسئولیت اجتماعی: سازمانها باید روابط درونی و ساختار حاکمیت شرکتی خود را به گونهای تنظیم نمایند که تأثیرات اجتماعی و زیستمحیطی فعالیتهای شرکت منجر به منفعت اجتماعی شود.
- توجه به نقش تکنولوژیهای جدید در طراحی ساختار حاکمیت شرکتی: سازمانها باید به دلیل سرعت بالای فرآیندهای شرکتی، ساختارهای حاکمیت شرکتی خود را بر بستری از تکنولوژیهای جدید و فناوریهای دیجیتالی پیادهسازی نمایند.
- توجه به روابط با سیاستگذاران و حدود مداخله دولت: سازمانها نیازمند وجود ساختار منسجم ارتباط با نهادهای سیاستگذار در شرایط بحرانی به نفع سهامداران و جامعه هستند.
توجه به ثبات سیستم مالی: ساختار حاکمیت شرکتی در سازمانها باید در بر گیرنده حلقههایی برای اطمینان از حداقل شدن ریسک در بازارهای سرمایه و بازارهای دارایی باشد.
Game theory
Information flow
یکی از راهکارهای پیشنهادی این معاونت برای تسهیل فرآیند ارتباطی مذکور راهاندازی سیستم “پورتال هیأت مدیره” که یک سیستم اتوماسیون با امکان برگزاری جلسات منظم گروهی و فردی است و مختص ارتباط اعضاء هیأت مدیره با یکدیگر، سهامداران و مدیران ارشد اجرایی طراحی شده است، میباشد.