بومی سازی و مفاهیم

اقتصاد مقاومتی دارای ابعاد متفاوتی است که در سند سیاست‌های کلی اقتصاد مقاومتی ابلاغ‌شده از سوی مقام معظم رهبری (مد ظله) ترسیم شده است. حمایت از تولید ملی، تکیه بر مردم، و دانش‌بنیان بودن اقتصاد سه بعد کلیدی این سیاست‌ها هستند که الزاماتی را در بُعد خرد (خانوارها و بنگاه‌های تولیدی و خدماتی کشور) و در بعد کلان (سیاست‌گذاری دولتی) ایجاد می‌کنند. شرکت سرمایه‌گذاری پارسیان به عنوان یک شرکت خصوصی پیشرو در زمینه زنجیره ارزش فولاد، با طرح‌ریزی یک نظام یکپارچه و سیستماتیک بومی‌سازی در صنایع زیرمجموعه خود در حال پیگیری این ابعاد اقتصاد مقاومتی است. در این راستا، کمیته‌های پشتیبان بومی‌سازی مسئولیت انجام مطالعات پشتیبان تطبیقی در این زمینه را بر عهده گرفته‌اند که نتایج این مطالعات به طور منظم در دو بعد تئوری و تجربی در وب‌سایت شرکت سرمایه‌گذاری پارسیان بارگذاری می‌شود.

مفهوم بومی‌سازی

مفهوم بومی‌سازی از جمله مفاهیمی است که معادل تحت‌اللفظی انگلیسی ندارند. می‌توان با حدی از تقریب، بوم را به “location” و بومی‎سازی را به “localization” تعبیر کرد؛ اما در این صورت نیز مفهوم بومی‌سازی به کلی با “localization” متفاوت خواهد بود. “localization” دو معنای تخصصی مجزا دارد: 1)  پراکنده کردن صنایع مختلف یک کشور در مناطق متفاوت بر اساس استعداد مناطق (در این معنا ذیل اقتصاد و برنامه‌ریزی توسعه صنعتی قرار می‌گیرد)؛  2) ایجاد قابلیت هماهنگ‌سازی یک محصول محلی با سلیقه‌های مناطق دیگر (شخصی‌‎سازی محصولات) با هدف بازاریابی جهانی و فروش بیشتر آن (در این معنا ذیل بازاریابی قرار می‌گیرد).

معنای اول همراه با “urbanization” که به معنای رشد شهرنشینی است به کار برده می‌شود و هر دو مصداق “صرفه‌های خارجی مقیاس[1]” هستند. صرفه‌های مقیاس به معنای آن است که رشد یک صنعت در یک منطقه باعث خواهد شد تا بهره‌وری صنایع دیگر در آن منطقه به دلایلی بیرون از حیطه تصمیم‌گیری آن صنایع افزایش یابد (مثلاً رشد یک صنعت می‌تواند مواد اولیه یا قطعات صنایع دیگری را در یک منطقه تأمین و قیمت این مواد را در آن منطقه کاهش دهد، دانش فنی را در یک منطقه نهادینه کند به نحوی که دانش و مهارت کارگران یک منطقه برای صنایع جدید مهیا باشند و مانند این‌ها). البته لازمه رشد صنعتی یک منطقه، استعداد آن منطقه است تا شکل‌گیری صنایع جدید با بحران مواجه نشود؛ مثلاً در منطقه کم‌آب ایجاد صنایع فولاد منطقی نخواهد بود و رشد نخواهد داشت. در صورتی‌که صنایع یک کشور بر اساس استعداد مناطق (بهره‌مندی از منابع، دانش یا مهارت‌های مرتبط) تقسیم شوند، هر منطقه توانمندی صنعتی خاصی پیدا خواهد کرد و رشد این توانمندی صنعتی در آن منطقه نهادینه خواهد شد (به این امر “specialization” یا “تخصصی‌شدن” می‌گویند)؛ در مقابل زمانی‌که همه مناطق یک کشور همه صنایع را داشته باشند، هیچ‌یک از مناطق در تولید هیچ محصولی متخصص نخواهند شد (شکل تهیه شود). از این رو پیشنهاد می‌شود “localization” را هم‌ارز “Aménager” در زبان فرانسه و “آمایش” یا “برنامه‌ریزی فضایی” در فارسی در نظر بگیریم.

معنای دوم به بازاریابی باز می‌گردد. البته صنایعی شکل گرفته‌اند که خدمات مشاوره، ترجمه و تبلیغات را با هدف شخصی‌سازی محصولات برای موفقیت در بازارهای محلی انجام می‌دهند که به آن‌ها “localization industries” می‌گویند. از این رو معنای دوم موضوع این گزارش نیست.

اما معنای عملی بومی‌سازی در ایران اصلاح زنجیره‌تأمین از طریق تغییر استراتژی خرید قطعات و مواد مصرفی با هدف اصلی افزایش اطمینان و کارآیی در زنجیره‌تأمین و هدف فرعی کمک به صنایع تولیدکننده قطعات و مواد اولیه داخلی (حمایت از تولید داخلی و صنایع دانش‌بنیان ذیل اقتصاد مقاومتی) است. چنین مفهومی در دنیا ذیل  “import substitution” یا ترجمه تحت‌اللفظی “جایگزینی واردات” قرار می‌گیرد.

برای مثال دولت روسیه در راستای کاهش وابستگی به واردات مواد اولیه، قطعات و ماشین‌آلات پیشرفته، اقدام به طراحی یک کمیسیون دولتی تحت عنوان “کمیسیون دولتی جایگزینی واردات[2]” نموده است که به طور منظم اقدام به برگزاری جلسات و سیاست‌گذاری در زمینه تبدیل نیازهای وارداتی به تولیدات داخلی این کشور می‌کند (تجربه این کمیسیون و تجربه‌های مشابه در شماره‌های بعدی منعکس خواهد شد).
نکته جالب در این اختلاط مفهومی این است که در مطالعه توسعه صنعتی جهانی، خصوصاً در مورد “اقتصادهای به‌تازگی صنعتی‌شده[3]” آسیا، در کشور چین و کره جنوبی با دو مفهوم “import substitution” (بومی‌سازی) و “localization” (برنامه‌ریزی فضایی) مواجه می‌شویم: بومی‌سازی یکی از کلیدهای رشد صنعتی در این دو کشور بوده است؛ برنامه‌ریزی فضایی نیز خصوصاً در سال‌های اخیر در هر دو کشور با قدرت دنبال شده است. تجربه این دو کشور در شماره 2 گزارش‌های تئوریک منعکس خواهد شد.

 


[1] External economies of scale

[2] Government import substitution commission

[3] Newly Industrialized Economies (NIEs)