ساختاربندی استراتژی توسعه صنعتی تکنیک داده ستانده

برنامه‌ریزی ایجاد صنایع بومی در منطقه سنگان با استفاده از ماتریس داده-ستانده[1]

در مطالعه تجربیات موفق جهانی در بومی‌سازی صنایع و تبدیل کردن مناطق محروم به مناطق صنعتی می‌توان به جای تمرکز بر یک یا تعدادی صنعت به صورت جدای از هم، تصویری زنجیره‌ای[2] از نحوه شکل‌گیری این صنایع ترسیم کرد. در این شیوه به جای تمرکز بر کارخانه‌های منفرد، بر ارتباط میان آن‌ها تأکید می‌شود. نیاز متقابل صنایع به یکدیگر را می‌توان به عنوان اهرمی برای بومی‌سازی تدریجی صنایع در منطقه سنگان به کار برد. کره‌جنوبی از همین استراتژی برای بومی‌سازی صنایع و تبدیل‌شدن به یکی از قدرت‌های صنعتی جهان استفاده کرده است.

مبانی

در “تحلیل پنج نیروی پورتر[3]” که به طور معمول به منظور پیش‌بینی سودآوری شرکت‌ها استفاده می‌شود، یک کارخانه در دل مجموعه‌ای از کارخانه‌های رقیب (“مواجه با رقابت داخلی”) قرار می‌گیرد. این مجموعه خود با تهدیدها و فشارهای افقی و عمودی خارجی روبرو است. به تهدید “صنایع جایگزین” و “کارخانه‌های جدید” تهدید (افقی) و به فشارهای همیشگی “تأمین‌کنندگان مواد اولیه” و “تقاضاکنندگان محصولات” فشار (عمودی) گفته می‌شود (شکل 1).

——————-

[1] Input-output matrix

[2]   sequential

[3]  Porter’s five forces analysis

تدوین ماتریس داده-ستانده رویکردی است که با استفاده از آن می‌توان این روش تحلیل را بر مبنای تجربه برخی کشورها (خصوصاً کره جنوبی) برای منطقه سنگان بهینه‌سازی کرد. در تحلیل داده‌-ستانده تمرکز روی “روابط متقابل صنعتی[1]” است که به معنای رابطه صنایع به عنوان تأمین‌کنندگان ماشین‌آلات و مواد اولیه یکدیگر است. هنگامی که صنعتِ جدید به هدف تأمین ماشین‌آلات یا مواد اولیه صنایع بالادستی خود شکل بگیرد، اصطلاحاً “پیوندهای پیشین[2]” شکل گرفته یا آن را “انگیخته” است (مانند اتفاقی که در صورت بومی‌سازی در سنگان رخ خواهد داد). هنگامی که صنعت جدید برای استفاده از ستانده صنعت موجود شکل بگیرد، “پیوندهای پسین[3]” (“کاربرد ستانده” صنعت) باعث شکل‌گیری صنعت شده است. در این شکل از تحلیل سعی میشود که “سیگنال ها” یا فشارهای تقاضا و عرضه که در اثر شکل گیری یک صنعت به وجود می آیند و باعث سودآور شدن صنایع دیگر میشوند، بررسی شوند و طراحی مناسبی بر مبنای این سیگنال‌ها شکل بگیرد.

 

——————-

[1]  industrial interdependence

[2]  backward linkages

[3]  forward linkages

استفاده از ماتریس داده-ستانده در تعیین سیگنال‌های ایجاد شده در منطقه سنگان

نیاز واحدهای تولید کنسانتره و گندله به اقلام مختلف ماشین‌آ‌لات و مواد اولیه می‌تواند حداقل با ایجاد تعدادی صنعت که تکنولوژی ساخت این اقلام را دارند، سیگنال هایی را هم از طریق تقاضای ماشین‌ها و مواد دیگر و هم از طریق تأمین مواد مورد نیاز برای صنایع بالقوه دیگر (به غیر از واحدهای تولید کنسانتره و گندله) ایجاد کند. در این‌زمینه دو مرحله یا “موج” بومی‌سازی در رابطه با تقاضای مواد و ماشین‌آلات متصور است. مرحله یا موج اول زمانی به وقوع می‌پیوندد که واحدهای تولید کنسانتره و گندله، تصمیم به بومی‌سازی تولید یک یا تعدادی از اقلام مصرفی‌شان در سنگان بگیرند. در مطالعه صورت‌گرفته پانزده گروه ماشین و مواد به طور منظم در واحدهای سنگان مورد نیاز هستند که ظرفیت لازم برای بومی‌سازی آن‌ها وجود دارد. مرحله یا موج دوم مربوط به زمانی می‌شود که صنایع بومی تأسیس شده در موج اول، با تقاضای ماشین و مواد اولیه، باعث به وجود آمدن صنایع دیگری شوند. موج دوم منجر به موج سوم و همین‌‌طور این امر ادامه پیدا می‌کند تا زنجیره تکمیل شود (شکل3).

سؤال اینجاست که در صورتی که بخواهیم برای شکل‌گیری صنایع بومی در منطقه سنگان برنامه‌ریزی کنیم، ابتدا باید کدام صنعت را انتخاب کنیم؟ ماتریس داده-ستانده به ما کمک می‌کند تا بتوانیم تصمیم‌گیری کنیم. ایجاد هر صنعت سیگنال‌هایی در جهت ایجاد صنایع دیگر ایجاد می‌کند و دو نوع “اثر” دارد: “اهمیت[1]” که ارزش افزوده صنایع بالقوه‌ای است که به صورت زنجیره‌ای با سیگنال‌های دریافتی از صنعت موجود شکل می‌گیرند و “قدرت[2]” که احتمال این که این فعالیت ها به منصه ظهور برسند (یا در واقع به اندازه کافی سودآور باشند) را می‌سنجد.

برای سنجش اثر کلی ایجاد هر صنعت بومی باید حاصل‌جمع ضرب داخلی این دو اثر را محاسبه کرد؛ اگر اثر اهمیت (ارزش افزوده صنایع بالقوه) را با x و اثر قدرت (احتمال شکل‌گیری این صنایع با توجه به سودآور بودن) را با p نشان بدهیم، و اگر اندیس i، که عددی طبیعی بین 1 تا n است نیز نشان دهنده صنایع مورد نظر از بین n صنعت باشد، خواهیم داشت:

محاسبه xi

میزان اهمیت صنایع بومی جدید را می‌توان به ارزش افزوده آن‌ها تعبیر کرد. x در واقع ارزش طرح‌ها را بر اساس ارزش تولیدات آن‌ها (ارزش افزوده) می‌سنجد. بهترین راه برای محاسبه x استفاده از ماتریس‌های داده-ستانده است. می‌توان ارزش ریالی تولید صنایع را بر مبنای ظرفیت اسمی محاسبه کرد و با قرار دادن در فرمول فوق، سیگنال‌هایی را که ایجاد می‌کند بر مبنای واحد پول سنجید.

محاسبه pi

برای سنجیدن احتمال این که یک فعالیت تولیدی بومی جدید در سنگان به منصه ظهور برسد یا در واقع این که فعالیت انگیخته‌شده به اندازه کافی سودآور باشد، باید ابتدا نوع پیوند واحدهای تولید کنسانتره و گندله را با صنعت بومی جدید بررسی کرد.

  • در صورتی که این پیوند از نوع پیشینی باشد (یعنی واحد تولید کنسانتره و گندله تقاضاکننده محصول صنعت جدید باشد که مطالعات ابتدایی بر این نوع پیوند متمرکز هستند[3])، میتوان با تقسیم میزان مورد نیاز واحدهای کنسانتره و گندله سنگان از n صنعت بومی که با yi (i از 1 تا n) نشان میدهیم بر “حداقل اندازه اقتصادی” صنایع بومی که با ai (i از 1 تا n) نشان میدهیم به تقریبی از pi رسید. منظور از حداقل اندازه اقتصادی بنگاه، حجمی از تولید است که صنعت مورد بحث باید حداقل به آن اندازه تولید کند تا سودآور باشد، یا با حدی از تقریب، منظور از آن، اندازه صنایع کارآی خارجی است که صادرکننده آن نهاده هستند.
  • در صورتی که این پیوند از نوع پسینی باشد (یعنی واحدهای کنسانتره و گندله سنگان تأمین کننده مواد صنعت انگیخته‌شده باشد)، سخت تر میتوان p را تفسیر کرد؛ چرا که مفهوم حداقل اندازه اقتصادی یا حجم تولید کارآ یا در واقع بازار محصولات به تأمین کننده ارتباط چندانی ندارد، بلکه به تقاضاکنندگان مربوط می‌شود. اما میتوان در اینجا با توجه به سهم مواد اولیه تولیدشده توسط واحدهای کنسانتره و گندله در مواد مورد نیاز صنایع جدید، به بررسی p پرداخت. اگر که نهاده های تأمین شده توسط واحدهای فوق، سهم زیادی از نهاده های مورد نیاز صنعت انگیخته‌شده را تشکیل دهند، p احتمالاً مقدار زیادی خواهد داشت و برعکس.

صنایع اقماری

بعضی از صنایع اصطلاحاً به “اقماری[4]” مشهور هستند چرا که حول فعالیت‌های صنایع بزرگ و اصلی شکل می‌گیرند. این صنایع هم با پیوندهای پیشینی و هم پسینی به صنعت اصلی مرتبط هستند. در مورد صنایع اقماری باید گفت هرچند p مقدار بالایی دارد، اما به همان نسبت x مقدار اندکی دارد. مثلاً تأسیس یک کارخانه تولید سیمان را در نظر بگیرید. ایجاد این صنعت باعث به وجود آمدن انگیزه‌هایی برای ایجاد صنایع اقماری از طریق پیوند های پیشینی و پسینی می‌شود. کارخانه تولید پاکت‌های چندلایه که تأمین‌کننده سهم کوچکی از نهاده‌های این کارخانه است اما سهم زیادی از تولیدش توسط کارخانه سیمان مصرف خواهد شد یک صنعت بومی اقماری با احتمال تأسیس زیاد است که x اندکی دارد و از طریق پیوند پیشینی ایجاد شده است. کارخانه تولید بلوک سیمانی که تقاضاکننده سهم کوچکی از تولیدات این کارخانه است اما سهم زیادی از نهاده‌هایش را از این کارخانه تأمین میکند نیز یک صنعت انگیخته‌شده اقماری با احتمال تأسیس زیاد است که x اندکی دارد اما از طریق پیوند پسینی ایجاد شده است.

نتیجه‌گیری

برای تبدیل یک منطقه محروم به یک پیش‌ران توسعه صنعتی[5]، وجود صنایع غیراقماری که نسبت به صنایع اقماری، بیشتر مبتنی بر دانش و تکنولوژی هستند حیاتی است. به همان نسبت که صنایع اقماری p بالایی دارند، صنایع غیراقماری هرچند دارای اهمیت یا x بالایی هستند، اما قدرت یا p اندکی دارند. در منطقه سنگان، به شرط وجود ظرفیت علمی و فناوری بومی می‌توان شرایطی را تصور کرد که با تجمیع واحدهای صنعتی و معدنی در یک طرح بومی‌سازی منطقه‌ای[6]، اثر تجمعی تقاضای مواد اولیه چند واحد بزرگ صنعتی و معدنی باعث توجیه‌پذیر شدن صنایع غیراقماری شود. البته چنین امری مستلزم امکان ایجاد هماهنگی‌ میان تمام فعالان منطقه سنگان است.

پیشنهادات

  1. ایجاد اعتقاد به بومی‌سازی در مدیران و جاری کردن آن به بدنه شرکت؛
  2. ظرفیت‌سنجی تولیدکنندگان داخلی (در سراسر کشور) و دانشگاه‌ها برای تولید انواع ماشین‌آلات و مواد اولیه؛
  3. تدوین نقشه‌راه بومی‌سازی با مشارکت تولیدکنندگان داخلی و متخصصان دانشگاهی؛
  4. حمایت از شرکت‌های دانش‌بنیانی که پروپوزال اجرایی داشته باشند؛
  5. برگزاری همایش بومی‌سازی به هدف ایجاد هماهنگی میان تمامی فعالان صنعتی و معدنی کشور، معرفی منطقه سنگان به عنوان قطب بومی‌سازی صنایع مرتبط با سنگ‌آهن، و جلب کمک‌ها و مشاوره معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری.


    حیدری رمی


    ——————-

[1]  importance

[2]  strength

[3]  مطالعاتی که توسط سرکار خانم علی‌رضایی مدیر محترم بومی‌سازی اپال پارسیان سنگان انجام داده‌اند، به درستی متمرکز بر تأمین مواد و ماشین‌های مورد نیاز واحدهای کنسانتره و گندله اپال پارسیان سنگان هستند.

[4]  satellite

[5]  و نه “کارگر” توسعه بودن که تعبیر مدیر محترم بومی‌سازی اپال پارسیان سنگان است.

[6]  که از پیش‌زمینه‌های آن برگزاری همایش‌هایی با حضور تمامی فعالان منطقه است که مورد تأکید مدیر محترم بومی‌سازی سنگان نیز قرار گرفته است.